«آینده برای کودکان جهان چگونه است؟»؛ این سوالی است که یونیسف بهتازگی در گزارشی از جهانیان پرسیده است. همزمان با پایان سال ۲۰۲۴ میلادی، یونیسف در این گزارش با بررسی وضعیت کودکان در سرتاسر جهان، به چگونگی آینده کودکان پرداخته و نوشته که فرزندان آینده، اقدامات و تصمیمات امروز را به ارث خواهند برد.
در گزارش سال ۲۰۲۴ یونیسف آمده، متأسفانه کودکان امروزی در دنیایی پر از بحران، فقر و تبعیض زندگی میکنند؛ جایی که بسیاری از افراد از فرصتهایی برای بهکارگیری کامل پتانسیل خود محرومند.
این گزارش درباره وضعیت کودکان جهان به بررسی نیروها و روندهایی میپردازد که دنیای امروز ما را شکل و چگونگی شکلدهی آینده را بازتاب میدهند. این گزارش سه روند بزرگ را بررسی میکند که عمیقاً بر زندگی کودکان از هماکنون تا دهه ۲۰۵۰ تأثیر میگذارد: تغییرات جمعیتی، بحرانهای آبوهوایی، محیطی و فناوریهای مرزی. همچنین سه سناریو برای آینده ارائه میکند؛ سناریوهایی برای اینکه کودکان چگونه میتوانند دنیای ۲۰۵۰ را تجربه کنند؟
از فهرست طولانی نیروها و روندهایی که جهان را شکل میدهند، این گزارش بر سه مورد تمرکز دارد که به ناچار جهان را برای کودکان در ربعقرن آینده شکل خواهند داد: انتقال جمعیتی، بحرانهای اقلیمی و زیستمحیطی و فناوریهای مرزی. هرکدام از این عوامل بر تجربیات روزانه کودکان، نحوه زندگی، یادگیری، تعامل و رشد آنها تأثیر میگذارد.
در پایان این گزارش راهکارهایی برای بهتر کردن زندگی کودکان در آینده مطرح شده و آمده: «باتوجه به آنچه امروز میتوانیم انجام دهیم، مسئولیت ما روشن است: اکنون زمان شکلدادن به آیندهای بهتر برای هر کودک است.»
آیندهای با تغییر جمعیت
آینده کودکی مستقیماً با تغییرات جمعیتی تاریخی در حال وقوع در دنیای امروز ما مرتبط است. ما طولانیتر زندگی میکنیم، بچههای کمتری داریم و بیشتر جابهجا میشویم. برای کودکان، جابهجایی و مهاجرت میتواند از طریق افزایش ایمنی در برابر درگیریها و بحرانهای اقلیمی، همچنین بهبود فرصتهای آموزشی، مزایایی را به همراه داشته باشد.
اما خطراتی نیز دارد، ازجمله افزایش خطر استثمار و جدایی از مراقبان. در سال ۲۰۲۳، ۲۰/۸ میلیون کودک بهتازگی در کشورهای خود آواره شدهاند، که عمدتاً بهدلیل درگیری و بلایا بوده است. در میان اختلالات زیستمحیطی فزاینده، این تعداد احتمالاً افزایش مییابد. الگوهای جمعیتی و نحوه تفاوت آنها در مناطق مختلف، اساساً وضعیت کودکان را در آینده شکل و فرصتها و تهدیدهایی را برای رفاه کودکان به همراه خواهد داشت.
پیشبینی میشود که در دهه ۲۰۵۰ تعداد کودکان در جهان تقریباً مشابه امروز باشد؛ حدود ۲/۳ میلیارد. اما این پیشبینی پایدار سایر تغییرات منطقهای، اثرات پیری جمعیت و مهاجرت در داخل کشورها را پنهان میکند.
باتوجه به زندگی بیشتر کودکان در شهرها در دهههای آینده، اطمینان از سلامت و امنیت بیشتر مناطق شهری برای ساختن جهانی بهتر، ضروری است. تعداد کودکانی که در مناطق شهری زندگی میکنند ۳۳ درصد افزایش خواهد یافت و انتظار میرود نزدیک به ۶۰ درصد از کودکان در سطح جهان در محیطهای شهری زندگی کنند.
درحالحاضر بیشترین شهرنشینی کودکان در آمریکای لاتین و کارائیب با ۸۴ درصد از کودکان ساکن شهرهاست و کمترین شهرنشینی در شرق و جنوب آفریقاست، بهطوریکه تنها ۴۵ درصد کودکان در شهرها زندگی میکنند.
بدون مداخلات هدفمند، احتمالاً تعداد بیشتری از کودکان تا سال ۲۰۵۰ در جوامع شهری با تراکم بالا زندگی خواهند کرد، جایی که دسترسی به آب، مراقبتهای بهداشتی و آموزش در حد مطلوب نیست و قرار گرفتن در معرض خشونت و مخاطرات زیستمحیطی رفاه آنها را به خطر میاندازد. در ربعقرن آینده، دولتها باید تغییرات جمعیتی را درک و پیشبینی کنند و با سیاستهایی پاسخ دهند که به تعهدات خود برای حمایت از حقوق کودکان در سطح استاندارد زندگی که به آنها اجازه میدهد بهترین استفاده را از آینده خود ببرند، عمل کنند.
کنوانسیون حقوق کودک (CRC) شامل اصولی است که میتواند تصمیمگیرندگان را برای سرمایهگذاری در آموزش باکیفیت، توسعه مهارت و معلمان بیشتر راهنمایی کند. با دسترسی بیشتر به خدمات بهداشتی و درمانی و شهرهای دوستدار کودک این سرمایهگذاریها میشود اطمینان حاصل کرد که کودکان در جوامعی که برای رفع نیازهای آنها طراحی و مجهز شدهاند، زندگی میکنند.
بحران تغییرات اقلیمی، یک بحران برای حقوق کودکان
رشد کودکان قبل از اینکه اولین نفس خود را بکشند، تحتتأثیر محیط آنها قرار میگیرد. مغز، ریهها و سیستم ایمنی در حال رشد آنها بهطور منحصربهفردی در برابر آلودگی، بیماری و آبوهوای شدید مستعدند. همانطور که آنها رشد میکنند، هر قلمرو زندگی کودکان – از آموزش گرفته تا تغذیه، از ایمنی تا سلامت روان – توسط آبوهوا و محیط شکل میگیرد.
تقریباً یکمیلیارد کودک در کشورهایی زندگی میکنند که در حال حاضر با خطرات اقلیمی و محیطی روبهرو هستند. با نقض محدودیتهای زیستمحیطی حیاتی توسط بشریت، کودکان در حال حاضر با محیطی غیرقابل پیشبینی و خطرناکتر از کودکان هر نسل قبلی کنار میآیند.
در سال ۲۰۵۰، تأثیرات آبوهوایی رشد خواهد کرد. پیشبینیهای اقلیمی تا سال ۲۰۵۰، با افزایش احتمالی دمای جهانی ۱/۵ تا ۲ درجه سانتیگراد بالاتر از سطوح پیش از صنعتیشدن، تصویری هشداردهنده را نشان میدهند. این تأثیرات بهشدت توسط جوانترین و آسیبپذیرترین اعضای جهان ما احساس خواهد شد.
پیشبینی میشود که کودکان در سال ۲۰۵۰ در مقایسه با سال ۲۰۰۰ با افزایش چشمگیری در معرض خطرات شدید آبوهوایی مواجه شوند: انتظار میرود حدود ۸ برابر بیشتر کودکان در معرض امواج گرمای شدید قرار بگیرند. ۱/۷ برابر کودکان در معرض آتشسوزی شدید جنگلی، ۳/۱ برابر کودک در معرض سیل شدید رودخانه، ۱/۳ برابر در معرض خشکسالی شدید و ۱/۲ برابر در معرض طوفانهای شدید گرمسیری قرار میگیرند.
منبع:
به این آمارها دقت کنید؛ فقط ۱۶ درصد ایرانیها به مهاجرت فکر نمیکنند. تمایل به مهاجرت در استادان و پژوهشگران ۵۳ درصد، در پزشکان و پرستاران ۴۵درصد و در دانشجویان ۴۰ درصد است. علاوهبراین رتبه ایران در بین ۱۳۳ کشور جهان از جهت رقابتپذیری برای جذب و نگهداشت نخبگان و استعدادهای جهانی ۱۲ است. همچنین ایران با ۱۱۵ هزار مهاجرت به کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی توسعه رتبه اول را دارد.
بر اساس گزارشها در ۳۰ سال گذشته تعداد مهاجرت نخبگان ایرانی دو برابر شده است. حدود ۱۵۰ هزار نفر از نخبگان علمی ایران در سالهای گذشته مهاجرت کردهاند که از این مهاجرت با عنوان سونامی مهاجرت مغزها تعبیر میشود. این میزان مهاجرت باعث خارجشدن ۵۰ تا ۷۰ میلیارد دلار ارز از کشور شده است.
بر اساس آمارهای دیگر بیش از ۱۰ هزار نفر از پزشکان ایرانی در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه خدمت میکنند. همچنین بین ۷۰ تا ۹۲ درصد از دانشآموزان مدالآور المپیاد از ایران مهاجرت دائمی کردهاند. اینها آمارهایی بود که مصطفی معین، رئیس انجمن ایرانی اخلاق در علوم فناوری، در همایش مهاجرت نخبگان علمی در ایران عنوان کرد. گزارشهایی که نشان میدهد مهاجرت نخبگان علمی از ایران در سالهای اخیر به شکل نگرانکنندهای افزایش پیدا کرده است.
بااینهمه انجمن علمی اخلاق در علوم و فناوری، همایشی را با عنوان «مهاجرت نخبگان علمی در ایران، چالشها و راهکارها» برگزار کرد. این همایش با تمرکز بر محورهایی نظیر مبانی نظری مهاجرت نخبگان، تحلیل عوامل مهاجرت، سویهها و تجربیات زیسته مهاجران علمی ایرانی و ارائه سیاستها و راهبردهای پیشنهادی، میزبان پژوهشگران، صاحبنظران و تصمیمگیران حوزه علم و فناوری بود. هدف این رویداد، بررسی علمی پدیده مهاجرت نخبگان علمی و شناسایی راهکارهایی برای کاهش تبعات آن بر توسعه کشور اعلام شد. در این همایش، آمارها و تحلیلهای متنوعی ارائه شد و هر یک از کارشناسان به ابعاد مختلف این مهاجرت پرداختند؛ از مشکلات ساختاری در حکومت گرفته تا مباحث نظام آموزشی و چالشهای اقتصادی و اجتماعی. سخنرانان تلاش کردند تا دغدغه خود را با صراحت بیان کنند.
فقط یک درصد نخبگان تمایل به بازگشت دارند
مصطفی معین، رئیس همایش مهاجرت نخبگان علمی در ایران، به نتایج چهار پژوهشی که در زمینه مهاجرت نخبگان انجام شده بود، اشاره کرد و گفت: بر اساس نظر پاسخدهندگان به پژوهش پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان منتشرشده در آبان سال ۱۴۰۲، مهمترین مسائل کشور به ترتیب عبارتاند از: گرانی و تورم (۸۱.۹ درصد)، بیکاری (۴۷.۹ درصد)، اعتیاد (۲۶.۹ درصد)، فساد اقتصادی و اداری (۱۳.۱ درصد)، مسئله مسکن (۱۲.۱ درصد)، مسئله حجاب (۱۱.۹ درصد)، مسئله ازدواج جوانان (۱۰.۷ درصد)، مسئله طلاق (۷.۱ درصد)، کمآبی (۵.۷ درصد)، رعایتنکردن قانون (۴.۷ درصد)، محدودیت آزادی بیان و مطبوعات (۴.۲ درصد) و آلودگی هوا و گردوخاک و ریزگردها (۲.۶). طبق نتایج همین پیمایش بیش از ۹۲ درصد جامعه به وضعیت موجود اعتراض داشتهاند و بیاعتمادی و شکاف عمیق دولت-ملت و نارضایتی ناشی از تداوم بحرانهای مزمن اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و زیستمحیطی در دهههای گذشته منجر به خشم یا ناامیدی و مهاجرت عام و تودهوار و نیز شتاب در مهاجرت نخبگان علمی ایرانی شده است.
منبع:
شهرکهای صنعتی بار دیگر قربانی قطعی برق شدند. تولید با نصف ظرفیت و اخراج گسترده کارگران، خبر از سونامی بیکاری و خاموشی کامل تولید میدهد.
به گزارش تجارت نیوز، شهرکهای صنعتی که هرساله در فصل تابستان با قطعیهای مکرر برق روبهرو میشدند، امسال شاهد تداوم این بحران در زمستان هم هستند و دیگر چارهای جز ادامه تولید با نصف ظرفیت و اخراج گسترده کارگران ندارند. شهرکهایی که زمانی قلب تپنده صنعت بودند، اکنون کابلهای شبکه برقشان شبیه رگهایی شدهاند که خونی در آنها جریان ندارد.
به دنبال تشدید بحران خاموشی در شهرکهای صنعتی، تیمی از تحریریه تجارتنیوز با حضور در دو شهرک صنعتی سهند و چهاردانگه مشکلات فعالان این شهرکها را بررسی کرده است.
منبع:
با توجه به تازهترین که در روز ۶ ژانویه سال جاری منتشر شده،قتل زنان در ایران بهعنوان یکی از مصادیق بارز خشونت جنسیتی، به بحرانی جدی و تأسفبار تبدیل شده است. این معضل نهتنها بازتابدهنده ضعف در ساختارهای قانونی و فرهنگی کشور است، بلکه نشاندهنده بیتوجهی آشکار به حقوق انسانی و اصول بینالمللی است.
آمار نگرانکننده قتل زنان
مطالعات نشان میدهد که آمار قتل زنان توسط اعضای مرد خانواده به طرز هشداردهندهای افزایش یافته است. قتلهایی که تحت عنوان «قتل ناموسی» یا به بهانههایی چون «حفظ شرف خانواده» رخ میدهند، بازتابدهنده فرهنگی است که ارزش زن را به اطاعت از هنجارهای سنتی و مردسالارانه محدود کرده است. آمار رسمی نشان میدهد که در سالهای اخیر، موارد گزارششده قتل زنان بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است، اما بسیاری از این موارد گزارش نمیشوند یا بهعنوان «خودکشی» یا «حوادث» ثبت میگردند.
قوانینی که خشونت را تشویق میکنند
قوانین جمهوری اسلامی به جای حمایت از زنان، بهطور ضمنی قتل زنان را تسهیل و تشویق میکند. بر اساس، یک مرد میتواند در صورت مشاهده زنا، همسر خود و مرد دیگر را بدون مجازات قانونی به قتل برساند. همچنین تبصره های متن این قانون، پدران را از مجازات قصاص برای قتل فرزندان خود معاف میکنند، که این موضوع اغلب در قتلهای ناموسی نقش کلیدی را ایفا میکند.
فقدان مکانیسمهای حفاظتی
در ایران، مکانیسمهای حفاظتی برای جلوگیری از خشونت مرگبار علیه زنان عملاً وجود ندارند. نهتنها قانون از قربانیان خشونت حمایت نمیکند، بلکه پلیس و سیستم قضایی اغلب موارد خشونت را بهعنوان «مسائل خانوادگی» نادیده میگیرند. مراکز حمایتی مانند خانههای امن و خدمات مشاوره نیز بسیار محدود بوده و دسترسی به آنها دشوار است. علاوه بر این، فعالانی که در حوزه حقوق زنان فعالیت میکنند، اغلب با تهدید، بازداشت و پیگرد قانونی مواجه میشوند.
ازدواج کودکان و ارتباط آن با قتل زنان
ازدواج کودکان یکی دیگر از عواملی است که با قتل زنان ارتباط نزدیکی دارد. بسیاری از دختران زیر سن قانونی، که اغلب در سنین ۱۳ سال و پایینتر ازدواج میکنند، قربانی خشونتهای جسمی و روانی شدید میشوند.
این دختران به دلیل نبود حمایت قانونی و فرهنگی، در موقعیتی قرار میگیرند که ترک خانه یا درخواست طلاق برای آنها عملاً غیرممکن است و این وضعیت میتواند به قتل آنها منجر شود.
آسیبپذیری گروههای خاص
زنان اقلیتهای قومی و مذهبی، زنان دارای معلولیت و زنان مهاجر در ایران بهطور خاص در معرض خطر قتل قرار دارند. این گروهها به دلیل تبعیضهای چندگانه، از جمله تبعیض جنسیتی، نژادی و طبقاتی، بیشتر در معرض خشونت و قتل قرار میگیرند.
بیتفاوتی قانونگذاران و نقض قوانین بینالمللی
با وجود افزایش آمار قتل زنان، طرحهای قانونی برای حمایت از زنان سالهاست که در مجلس بصورت بلا تکلیف باقی مانده و به تصویب نمیرسند. این در حالی است که ایران بهاجرای مسئولیت ها وتعهدات بینالمللی خود در قبال کنوانسیونهای حقوق بشر سازمان ملل، از جمله و عمل نکرده است. عدم حمایت قانونی از زنان نهتنها نقض حقوق بشر است، بلکه مانعی برای توسعه اجتماعی و فرهنگی کشور به شمار میآید.
مسئولیت و نقش شهروندی مردان در مقابله با قتل زنان
مردان بهعنوان نیمی از جامعه و نقشآفرینان اصلی در خانواده و اجتماع، نقش حیاتی در مقابله با معضل قتل زنان ایفا میکنند. تربیت و آموزش مردان برای احترام به حقوق زنان و ترویج رفتارهای غیرخشونتآمیز از گامهای اساسی برای کاهش این معضل است. همچنین مردان میتوانند از طریق مشارکت در برنامههای آگاهیبخشی و مقابله با باورهای سنتی نادرست، به ایجاد تغییرات مثبت در فرهنگ عمومی کمک کنند.
نقش نخبگان، گروهها و احزاب سیاسی
نخبگان فکری، فرهنگی و سیاسی، وظیفه دارند تا از موقعیت خود برای طرح و ترویج مسائل حقوق زنان استفاده کنند. احزاب و گروههای سیاسی اپوزیسیون نیز باید به جای تمرکز صرف بر مسائل کلان سیاسی، حقوق زنان را در اولویت برنامههای خود قرار دهند. حمایت از قوانین حمایتی و نظارت بر عملکرد نهادهای قضایی و اجرایی، از جمله اقداماتی است که نخبگان و احزاب میتوانند انجام دهند.
فرهنگسازی و تقویت نهادهای مدنی
ایجاد و تقویت نهادهای مدنی که بتوانند صدای قربانیان خشونت باشند، ضروری است. این نهادها میتوانند با ارائه خدمات مشاورهای و حقوقی، نقش مؤثری در حمایت از زنان ایفا کنند. همچنین فرهنگسازی از طریق رسانهها و سیستم آموزشی، راهکاری بلندمدت برای کاهش قتل زنان و سایر اشکال خشونت است.
راهکارهایی در جهت تغییر:
قتل زنان در ایران تنها یک معضل اجتماعی نیست، بلکه نشاندهنده بحرانهای عمیق فرهنگی، قانونی و اجتماعی است. برای مقابله با این بحران، اصلاح قوانین، ایجاد مکانیسمهای حمایتی مؤثر، و تغییر فرهنگ مردسالارانه ضروری است. همچنین مشارکت فعال مردان، نخبگان و گروهای سیاسی در این مسیر میتواند گامی مهم به سوی ایجاد جامعهای امنتر و عادلانهتر باشد. جامعه جهانی نیز باید با اعمال فشار بر حکومت ایران، خواستار رعایت حقوق زنان و توقف خشونت علیه آنها شود. بدون اقدام جدی در رفع تبعیض جنسیتی در کلیه ابعاد آن در جامعه، این بحران ادامه خواهد یافت و قربانیان بیشتری خواهد گرفت.
منبع:
اجاره آپارتمان به دلار با همه سروصداهایی که در سالهای اخیر بهپا کرده، اصلا جدی نیست. اگر پلتفرمهای معروف حوزه مسکن را زیر و رو کنید، گزینههای زیادی با عنوان اجاره آپارتمان به دلار پیدا نمیکنید. یکی از همین معدود گزینهها مربوط به واحدی در شمال تهران میشود.
آپارتمان ۲۰۵ متری در محدوده ظفر تهران درحالی آگهی شده که مالک تمایلی به دریافت پول پیش ندارد. درعوض رقم اجاره ماهانه را ناقابل ۱۵۰ میلیون تومان تعیین کرده و در قسمت توضیحات گفته اجاره فقط به دلار یا ارزهای خارجی دیگر دریافت میشود. واحدی که درباره آن صحبت میکنیم، در یکی از برجهای محدوده ظفر قرار دارد و با چهار اتاق خواب، آسانسور و پارکینگ و امکانات دیگری تحویل مستاجر داده میشود.
ارزش اجاره این آپارتمان در بازار مسکن تهران معادل سه میلیارد پول پیش و ماهی ۶۰ میلیون تومان کرایه است. تا دلتان بخواهد، از این دست واحدهای لوکس در بازار اجارهمسکن تهران پیدا میشود.
آپارتمان ۲۷۰ متری در یکی از آسمانخراشهای الهیه تهران، یکی از همین گزینههاست. رقم ودیعه پنج میلیارد تومان تعیین شده و مستاجر باید تونایی پرداخت ماهی ۲۰۰ میلیون تومان برای اجاره را داشته باشد. صاحبخانه برای توجیه این ارقام شگفتانگیز گفته واحد کلیدنخورده است و با آشپزخانه فولفرنیش، اتاق خوابهای مستر و دو پارکینگ سندی اجاره داده میشود و داخل ساختمان هم سالن اجتماعات و سالن بدنسازی و لابیمن حضور دارد. ودیعه پنج میلیاردی آپارتمان، طبق آخرین آمارهای رسمی معادل ۵۶ متر آپارتمان مسکونی در تهران است و با این پول در جنوب تهران امکان خرید ۱۱۷ متر خانه وجود دارد.
آپارتمان ۲۶۰ متری در سعادتآباد تهران در ازای ۱۰ میلیارد پول پیش و اجاره ماهانه ۱۵۰ میلیونی، کرایه داده میشود. قبل از هر چیزی لازم است بدانید بانک مرکزی متوسط قیمت مسکن در منطقه دو تهران را که سعادتآباد بخشی از آن بهحساب میآید، متری ۱۳۷ میلیون تومان میداند.
واحد طبق ادعای مالک با محصولات بوش فرنیش شده و سوای آن با چهار اتاق خواب مستر و روفگاردن و امکانات دیگری در ساختمان مثل استخر و سونا به مستاجر تحویل داده میشود.
اجاره آپارتمان به دلار تنها خبر شوکهکننده این روزهای بازار مسکن نیست و هراز گاهی اسم بیتکوین و رمزارزها در بازار مسکن تهران شنیده میشود. یکی از دلالهای در اینستاگرام برای تبلیغ ملکی از ارز دیجیتال اسم آورده و میگوید رهن خانه با یک بیتکوین محاسبه میشود و برای اجاره ماهانه هم دو اتریوم دریافت میکند.
قیمت بیتکوین به تومان الان چیزی معادل هشت میلیارد است و هر واحد اتریوم حولوحوش ۲۶۰ میلیون تومان قیمت دارد. وقتی وارد صفحه این دلال میشویم، مورد مشابه دیگری جلب توجه میکند. واحدی با متراژ ۵۲۰ متر در کامرانیه که ۱۰ میلیارد پول پیش احتیاج دارد و رقم اجاره آن ۵۰۰ میلیون تومان تعیین شده.
آپارتمان ۵۰۰ متری دیگری در همین صفحه به چشم میخورد. رقم ودیعه این یکی ۱۰ میلیارد تومان قید شده و اجاره ماهانه به یک میلیارد تومان میرسد. در یکی دیگر از محلههای شمال تهران نیز رقم ودیعه پنتهاوس ۷۹۰ متری را ۱۰ میلیارد تومان اعلاک کردهاند و مستاجر هم باید ماهی یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان بابت اجاره ماهانه کنار بگذارد.
منبع: