آیا هدف گذاری رشد ۸ درصدی
در برنامه هفتم توسعه برای اقتصاد ایران، یک رویا بافی و هدفگذاری برآمده از
مشورتهای غلط است یا اینکه هدفی در دسترس و معقول است؟ مرکز مطالعات راهبردی
خبرگزاری تسنیم در گزارشی تفصیلی به این سوال پاسخ می دهد.
مرکز مطالعات راهبردی درنگاهی جامع، مجموع نظرات اقتصاددانان ایرانی درباره امکان و امتناع
مهمترین هدفگذاری سیاستی اقتصادی ایران یعنی رشد 8 درصدی اقتصاد را در گزارشی به
رشته تحریر درآورده است که به شرح زیر منتشر می شود.
در این گزارش به سوالات زیر پاسخ داده می شود:
آیا هدف گذاری رشد 8 درصدی در برنامه هفتم توسعه برای
اقتصاد ایران، یک رویا بافی و هدفگذاری برآمده از مشورتهای غلط است یا اینکه هدفی
در دسترس و معقول است. آیا این هدفگذاری را فقط باید از رهگذر اقتصادی بررسی کرد
یا اینکه باید دانش مدیریت و سیاست را هم در این هدفگذاری دخیل دانست؟ تکنگاشت
شماره یک مرکز مطالعات راهبردی تسنیم تلاش دارد با رویکردی علمی چند و چون این
هدفگذاری بزرگ اقتصاد ایران را مورد مداقه قرار دهد؟
یافتههای اساسی:
- هدفگذاری رشد 8 درصدی در برنامه هفتم توسعه محل تامل رسانهها است.
رسانههای معاند و معارض تلاش میکنند آن را تصمیم غلط و برآمده از مشورتهای
غلط معرفی کرده و در نهایت آن را رویابافی بنامند. اما کارشناسان منتقد براین
نظرند بنا به این دلایل: 1. تحریمهای اقتصادی 2. بهرهوری پایین 3. ناترازی
انرژی 4. کسری بودجه 5. وابستگی به نفت 6.فساد اقتصادی 7. ناکارآمدی نظام
بانکی، این هدفگذاری دور است دسترس است. در نقطه دیگر برخی اقتصاددانان
موفق نیز بنا به این دلایل: 1. تجربه موفق رشد اقتصادی بالا در کشورهای در حال
توسعه (چین، هند، کروه جنوبی و ترکیه) 2. تجربه موفق کشورهای تحت فشار تحریم
(روسیه، ویتنام در دهه90، آفریقای جنوبی در دهه 80 و کوبا در دهه 60) 3.
تجربه موفق دولت سیزدهم 4. آزاد سازی ظرفیتها و امکانهای مغفول اقتصاد
ایران (بخش معدن، انرژیهای تجدیدپذیر، کشاورزی، گردشگری، نوسازی بخش صنعت و
تولید) 5. به کارگیری ظرفیت مردم و بخش خصوصی در تولید 6. فعالسازی دیپلماسی
اقتصادی و گسترش روابط منطقهای 7. بازارایی اقتصاد ایران مبتنی بر منطق
مدیریتی و سیاسی، بر این نظرند که رشد 8 درصدی ممکن و در دسترس است.
- در نقد رشد با میانگین 4 درصد در سه سال دوران دولت آیت الله شهید سید
ابراهیم رئیسی، برخی کارشناسان بر این نظرند که نرخ رشد ثبت شده در این
دوران به واسطه خروج از بحران کرونا بوده، دورانی که کشور و جهان را دچار
رکود فزاینده کرده بود. همچنین در کنار این دلیل، کارشناسان منتقد «تولید و
صادرات بیشتر نفت» را دلیل دیگر رشد معرفی میکنند و لذا نتیجه میگیرند به
این آمار تکیه کرد. دو دلیل میتوان در پاسخ به این مسئله ارائه داد:1. اگر
رشد ناشی ازخروج از بحران کرونا باشد، میبایست دفعی بوده و نباید ادامه پیدا
میکرد، در حالی که رشد پس از سال 1400 پایدار بوده است. 2. آمار رشد اقتصادی
بدون نفت در این دوران مؤید روند رو به بهبود است. نرخ رشد اقتصادی بدون نفت
در 25 سال گذشته 3.6 درصد و در یک بازهی بیست ساله (دهههای 1380 و 1390)
3.5 درصد و در دهه 1390 (سالهای 1391 تا 1399) 1.2 درصد بود. این شاخص در
سالهای 1400 تا 1402 به 4 درصد رسید. بنابراین عملکرد و تجربهی سه سال دولت
آیتالله رئیسی موید این مهم است که اقتصاد ایران میتواند از چالهی رکود
تورمی خارج شود و رشد اقتصادی بسیار بالاتری را نسبت به سالهای پیش از تحریم
ثبت کند. اکنون میتوان با اعتماد به نفس گفت که مسیر اقتصاد ایران در شرایط
تحریمی نیز به بنبست نخواهد رسید.
- از میان جریانهای اقتصادی جامعه ایران، 1. اقتصاددانان نهادگرا، 2.
اقتصاددانان توسعهگرا، 3. حامیان اقتصاد دانشبنیان، گروههایی هستند که رشد
8 درصدی را ممکن میدانند اما 1. اتاق بازرگانی 2. اقتصاددانان توسعهگرای
متمایل به غرب، 3. اقتصاددانان لیبرال، 4. طرفداران ایده اقتصادی «اصلاحات
پیش از رشد» 5. جریان رسانهای دنیای اقتصادی نحلههایی هستند که رشد 8 درصد
را دور از دسترس تصور میکنند.
- بخشی از ماجرای هدفگذاری رشد 8 درصدی را نباید با دانش اقتصاد و از
منظرگاه کارشناسان اقتصاد تحلیل کرد بلکه باید ماجرا مبتنی بر دانش سیاست و
مدیریت تحلیل شود. باید در نظر داشت که به حرکت در آوردن دستگاه بروکراسی
اجرایی که همواره و در همه جا میل به محافظه کاری، حفظ وضعیت موجود
دارد و درگیر رخوت و کندی فزاینده هست و از انجام کارهای بزرگ تفره میرود
یکی از کارهای مهم رهبران سیاسی است. بخشی از هدفگذاریهای مدیریتی و اجرایی
نظیر هدفگذاری رشد 8 درصدی را باید از این رهگذر مورد توجه قرار داد. با
توضیحی که ارائه شد، فراتر از پرداختن به این مسئله که رشد 8 درصدی یک امر
شدنی است یا خیر، باید مسئله را با نگاه رهبر فرزانه انقلاب از نو بازخوانی
کرد. ایشان در میانه جنگ تمام عیار اقتصادی، هجمه تبلیغاتی دشمن علیه ملت
ایران و سرخوردگی بخشی از جامعه، باید «آرمان» و «سرنوشت» بسازند و اهدافی
واقعگرایانه ترسیم کنند. آرمانِ واقعگرایانه، موجب میشود که نیروهای
اقتصاد ملی در تله تعادل و وضعیت موجود گرفتار نشوند و منطق منفعلانه برآمده
از بخشهای ناکارآمد بروکراسی را جدی نگیرند و تغییر آرایش پیدا کنند. این
تغییر آرایش، موجب میشود نیروهای اقتصادی به منظور تغییر موقعیت نامولد و
ناصواب فعلی به «حرکت» و «کنش» دربیایند.
متن تک نگاشت:
- مقدمه
رشد 8 درصدی اقتصاد یکی از اهداف کلان برنامههای توسعه
اخیر در ایران بوده که در برنامه هفتم توسعه نیز تأکید شده است. همچنین رهبر معظم
انقلاب نیز در دیدارهایی که با تصمیمگیران و فعالان اقتصادی داشتهاند، توصیه
صریح جهت اینجا زمینهها و لوازم تحقق این امر نمودهاند. با این حال، این
هدفگذاری از سوی کارشناسان اقتصادی با نظرات مختلفی مواجه شده است. برخی این
هدفگذاری را یک آرمانگرایی غیرواقعبینانه معرفی کردهاند، و برخی کارشناسان
دیگر معتقدند با انجام اصلاحات ساختاری و استفاده بهینه از ظرفیتهای داخلی، این
رشد امکانپذیر خواهد بود.
مخالفان این هدف بر این باورند که عواملی مانند
تحریمها، بهرهوری پایین، عدم جذب سرمایهگذاری خارجی و عدم ثبات سیاستگذاریهای
اقتصادی، مانع از تحقق چنین رشدی خواهد شد. در مقابل، موافقان استدلال میکنند که
با افزایش سرمایهگذاری داخلی، توسعه دیپلماسی اقتصادی و گسترش روابط با کشورهای و به خصوص کشورهایی که به واسطه
شرایط تقریبا مشابه با ایران حاضر به گسترش همکاریها هستند (مانند روسیه و چین)،
کاهش وابستگی به نفت، توسعه شرکتهای دانشبنیان و اصلاحات ساختاری، این هدف
میتواند قابل دستیابی باشد. این گزارش تلاش دارد با بررسی ابعاد علمی و فنی
موضوع، همراه با تحلیلهای آماری، جریانشناسی دیدگاههای مختلف و مقایسه تطبیقی
با کشورهای دیگر، نشان دهد که آیا رشد 8 درصدی در شرایط فعلی اقتصاد ایران
واقعبینانه است یا خیر.
- بررسی استدلالهای
منتقدان هدفگذاری رشد 8 درصدی
آراء و استدلالهایی که در انتقاد یا مخالفت با
هدفگذاری رشد هشت درصدی برای برنامه توسعه کشور بیان شده، و این موضوع را
غیرواقعگرایانه و یا حتی متوهمانه معرفی کرده، را میتوان در مجموع در پنج گروه
زیر دستهبندی کرد.
2-1- فقدان تجربه تاریخی
بر اساس دادههای موجود، ایران طی 45سال گذشته تنها
در 8 سال توانسته به رشد بالای 8 درصد برسد. آخرین رشدبالای تولید ناخالص داخلی در سال 1395(2016 میلادی) و در پی تصویب برجام اتفاق افتاد.
میانگین رشد اقتصادی ایران طی دهههای گذشته نشان میدهد که رسیدن به این رقم، نادر و وابسته به شرایط خاص بوده است.
منبع:
https://bookmarkingdepot.com/story16351135/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AA-%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AF
https://bookmarkingalpha.com/story16414534/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AA-%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AF
https://bookmarkilo.com/story16312390/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AA-%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AF
https://artybookmarks.com/story16327271/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AA-%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AF
https://apollobookmarks.com/story16368998/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AA-%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AF
https://socialbookmarkgs.com/story16481832/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AA-%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AF
https://mnobookmarks.com/story16359669/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AA-%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AF
https://geilebookmarks.com/story16409045/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AA-%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%AF